آزمایش میترا، یادگیری آزاد

آزمایش میترا، قدرت کودکان در خود یادگیری آزاد

سال ۱۹۹۹ یک محقق علوم کامپیوتر به نام سوگاتا میترا دست به آزمایش عجیبی می زند و که نهایت خیلی از پیش فرض ها در مورد آموزش کودکان را به هم می ریزد..

سوگاتا در یکی از فقیرنشین ترین زاغه نشین های هند که اغلب مردمش بی سواد بودند کامپیوتری روی دیوار نصب و روشن می کند. بچه های روستا که پیش از این اصلا چنین چیزی ندیده بودند کنجکاو می شوند و سراغ این تلویزیون بزرگ شگفت انگیز می آیند. کم کم شروع می کنند به لمس بعضی از قسمت ها و کار با ماوس را یاد میگیرند. کشف می کنند چطور با تکان دادم موس ماوس می توانند تغییراتی در صفحه نمایش ایجاد کنند و با فشار دادن دکمه اش فولدر یا نرم افزار باز کنند. همه این کارها بدون اینکه قبلا چنین چیزی دیده باشند و کسی چیزی در این مورد به آنها یاد بدهد. هر کودک یا گروهی که با کنجکاوی و بازیگوشی به کشفی می رسید به سرعت به بقیه هم انتقال می داد تا اینکه طی چند روز بدون هیچ آموزشی از طرف بزرگسالان، بچه ها می توانستند با کامپیوتر بازی کنند، نقاشی بکشند و موسیقی پخش کنند.

آزمایش سوگاتا میترا در هند

میترا و و همکارانش همین آزمایش را در روستاهای دیگر هند هم اجرا کردند و به نتایج مشابهی رسیدند. جالب اینکه در روستاهایی که امکان اتصال به اینترنت وجود داشت، بچه هایی که خواندن و نوشتن بلد نبودند از همین طریق شروع کردند به یاد گرفتن این مهارت و حتی جستجوی مفاهیمی که قبلا هیچ ایده ای در موردش نداشتند (مثلا در یک روستا بعد از این آزمایش، کودکان در مورد میکروارگانیسم ها صحبت می کردند!)

آزمایش سوگاتا میترا

با این روش در ۳ ماه با ۱۰۰ کامپیوتر، ۳۰۰۰ کودک در فقیرترین و کم سواد ترین محله های هند بدون هیچ معلم بزرگسال و آموزش مستقیمی در حد مهارت های اولیه ICDL کار با کامپیوتر را یاد گرفتند. سخنرانی تد جذاب سوگاتا میترا در مورد این آزمایش و نتایجش را اینجا ببینید.

چطور این اتفاق افتاد؟

پیتر گری در کتاب یادگیری آزاد (Free to learn) از آزمایش سوگاتا میترا قدرت کودکان در آموزش خود را نتیجه می گیرد. گری یادگیری را در جوامع اجداد ما (جوامع شکارچی-گردآورنده) به این مراحل تقسیم می کند:

  1. کنجکاوی (جستجو و کشف)
  2. بازیگوشی (تجربه و یادگیری)
  3. اجتماعی بودن (به اشتراک گذاشتن یادگیری و دانش)

به این ترتیب آزمایش میترا نشان می دهد چطور سه جنبه اصلی طبیعت انسان می تواند برای یادگیری آزاد و تجربه محور با هم ترکیب شده و چنین نتایج فوق العاده ای بدهد:

  1. کنجکاوی: بچه ها به سمت کامپیوتر جذب شدند و شروع به کشفش کردند.
  2. بازیگوشی: با کامپیوتر سر و کله زدند و مهارت های مختلفی را از طریق بازی با آن یاد گرفتند.
  3. اجتماعی بودن: یادگیری و دانش هر بچه مثل حریق با سرعت در شبکه دوستی و در نهایت روستا پخش می شد.
سوگاتا میترا، یادگیری آزاد
 

در سیستم آموزشی ما چه می گذرد؟

اگر شما هم مثل من با شنیدن داستان آزمایش میترا هیجان زده شدید، حتما متاسف هم شدید که چطور هر سه این جنبه های ذاتی یادگیری (کنجکاوی، بازیگوشی و اجتماعی سازی) به صورت سیستماتیک و مداوم در سیستم آموزشی و تربیتی اجباری و مدارس و روند زندگی در کودکان ما در حال کشته شدن است؟

چطور هر روز در حال کشتن طبیعت یادگیرنده بچه ها هستیم؟

  • کنجکاوی را می کشیم: سوال نکن، شک نکن، هرچی من میگم درسته، جواب درسته همینه و بس و ..
  • بازیگوشی را می کشیم: انقدر بازی نکن، انقدر شیطونی نکن، بشین سر جات، خرابش نکن، دست نزن، تو نمی تونی انجامش بدی و ..
  • اجتماعی بودن را می کشیم: ببین بچه فلانی را، تو باید بهترین باشی، همیشه رقابت کن و برنده باش، تکلیفت را خودت تنها انجام بده، کمک نگیر، به رقبات کمک نده، به کسی چیزی یاد نده

شما در نقش والدین، مربی، معلم، مدیر، سیاست گذار، چطور دارید طبیعت یادگیرنده و تجربه گرای کودک را می کشید؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *